میوه ها برای همه خانه های شهری نیست / بازی لوکس در بازار میوه!

به گزارش ایسنا. بازار تجریش یکی از بازارهایی است که می توانید این میوه های رنگارنگ را در آن پیدا کنید. میوه هایی که به صورت تکی به فروش می رسند و قیمت خرید هر کیلو آن میلیون را رد می کند. این بار به بازار تجریش در عین مشتری رفتم. نکته قابل توجه این است که هرکس برای محصولات خود قیمت متفاوتی تعیین می کند و گویی قیمت ثابت بر این بازار حاکم نبوده است.

رفتم سراغ صاحب مغازه که با دستمال روی اجناسش ایستاده بود و قطرات باران را پاک می کرد تا لکه نشوند. به یکی از میوه ها با برچسب «کیفانو» اشاره کردم و درباره قیمت آن مرد توضیح داد: «قیمت را 70 هزار تومان گذاشتیم و قبلاً این میوه را بیشتر از آفریقا وارد می کردیم در مازندران هم می روید، اما به دلیل شرایط اقلیمی، در ایران فقط به صورت فصلی تهیه می کنیم و بیشتر اوقات وارداتی می خریم.

وقتی دوباره اومدم بپرسم با تندی گفت: خانم شما خریدار نیستید، برو بیکارم نکن.

شاگرد میوه فروش مرا به سراغ مردی برد که از بقیه فروشندگان شلوغ تر بود. گفت: علی آقا مشتری خیلی خوبی است برو جوابت را می دهد.

علی آقا پیرمردی با حوصله دسته های سیر را داخل کیسه می کرد و با خریدار صحبت می کرد. به سراغش رفتم و سوالم را درباره قیمت میوه ها و نحوه قیمت گذاری آنها پرسیدم و او با حوصله شروع کرد به توضیح دادن: آووکادو وارداتی از کنیا است و طعم آن چندان خاص نیست، اما اکثر مشتریان آن را دوست دارند. ، در این بازار از 70000 تا 300000 می توانید آنها را پیدا کنید اما گول این بسته بندی را نخورید، با بسته بندی و سلفون گران تر می شود وگرنه همه آنها از کنیا می آیند و هیچ تفاوتی بین آنها نیست. آنها.”

پس به سراغ میوه های دیگر رفت و گفت: اینها را اژدهای سرخ می گویند و طبعشان گرم است. به آن میوه اژدها نیز می گویند و طعم شیرینی دارد. قیمت آن الان حدود 350 هزار تومان است اما یک روز از سال 800 هزار تومان فروخته می شد. یا به این میگن رامبوتان در هر بسته 7 تا 10 عدد و هر بسته بین 300 تا 500 هزار تومان به فروش می رسد و بر خلاف ظاهرش چیز عجیبی نیست. آیا شما آن را می بینید؟ در یک جعبه بسته بندی شده است. اسمش فیسالیس هست و مغز داخلش خوراکی هست و قیمت هر بسته 100 گرمی 300 هزار تومان. نیم کیلو میوه بلوط و کاکتوس حدود 250 هزار تومان قیمت دارد و می گویند نوعی خاصیت دارویی دارند. اما مشتری زیادی ندارند. آنها مشتریان باهوش خود را دارند، اما به اندازه سیب و پرتقال‌هایی که مردم می‌شناسند نمی‌فروشند.»

علی آقا در مورد خریدار این میوه گفت: این میوه هم زمانی دو سه مغازه بیشتر از این میوه نمی فروخت، اما قبلاً همه مغازه های شمال تهران آن را می فروشند خیلی بیشتر از قیمت خرید بپردازیم تا سرمایه ما آسیب نبیند یا هدر نرود، اما الان وضعیت بهتر از قبل شده است، اما هنوز نمی توان گفت وارد سبد مشتریان ثابت شده است.

وقتی علت گرانی این میوه ها را جویا شدم و اینکه آیا مراجع ذی صلاح بر فروش و قیمت گذاری آن نظارت دارند یا خیر؟ وی گفت: بیشتر این میوه قاچاق است و چون جزء سبد غذایی مردم نیست قیمت آن در جایی ثبت نمی شود. این بدان معناست که برخی از میوه ها مانند میوه اژدها و میوه شور به دست تاجر می رسد و ما آنها را از تاجر می خریم. چوتی سوار معمولا این میوه را می آورد. عزیرات نیز سالی دو بار می آیند و نظارت می کنند و هشدار می دهند، اما در گزارش خود نمی نویسند که قاچاق است، پس چه می نویسند؟ میوه وجود دارد. اما با افزایش قیمت دلار، این میوه نسبت به سایر میوه ها گران می شود. این که می بینیم لوبیا می فروشیم این است که ما هم حبوبات می خریم. حالا دیگر نپرس، این یک داستان خواهد بود.»

خانمی در حال خرید بود که سخنان علی آقا را شنید و با ناراحتی و گلایه گفت: خانم دنبال چه هستید؟ حالا این میوه ها به دلیل وارداتی بودن گران هستند، پس بقیه میوه ها چطور؟ با این وضعیت اقتصادی تقریباً می توان گفت خیلی چیزها از سبد غذایی مردم حذف می شود. مثلا این گوجه سبز وارداتی است؟ در روزهای اول باید میلیون ها دلار برای خرید می پرداخت. اکنون باید هزینه برخی از میوه های ما را بپردازید تا آنها را به خانواده خود ببرید. حالا به نظر من میوه خوردن یک بازی لوکس است.»

زن با ناراحتی داشت می رفت که علی آقا گفت: حالا دیگر خانم هم حرف مفت نمی زند. این میوه های لاکچری مثلا مشتریانشان افرادی هستند که می خواهند سفره عقد را بچینند و به دنبال مانور دادن در مقابل خانواده خود هستند. وگرنه اگه تو حالت عادی میومدی بازار اینقدر شلوغ نمیشد. اما میدونی جالب چیه خانم؟ تمام هفته بیا اینجا مثل امروز بازار خلوته ولی پنجشنبه ها و جمعه ها که قیمتش بالاست از جنوب تهران هم مشتری دارم. یک مشتری هم از شهرستان دارم. میدونی چی میخوام بگم؟ به نظر می رسد هر چه قیمت آن بیشتر باشد، تقاضا برای آن بیشتر می شود.

حالا بازار تجریش نه تنها زیبا و جالب بود. نوری از پشت پرده بازار می تابید که چندان داغ نبود و فروشندگان بازار قدرت خرید نداشتند که رنگ و عطر را وارد خانه هایشان کنند.

انتهای پیام/