حسین زمینامی بر کنار گذاشتن برگزاری جشنواره ها توسط دستگاه های دولتی تاکید کرد و واگذاری این مسئولیت را به اتحادیه های فراگیر صنفی امکان پذیر دانست.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران، حسين نظامي استاد ارتباطات، مدير فرهنگي و روزنامه نگار كه قرار بود در جشنواره بورس و رسانه سخنراني كند، سخنان خود را در يادداشتي منتشر كرد و از ضرورت آن نوشت. “لغو جشنواره”
در متن این تفاهم نامه آمده بود: «در کارکردهای مثبت جشنواره ها علاوه بر شناخت، طبقه بندی، استعدادیابی و حتی سیاست گذاری بر اساس دانش مدیران جدید وزارت اقتصاد، تردیدی وجود ندارد انتظار می رود دستگاه بزرگی که این وظیفه را بر عهده دارد، مسئولیت برگزاری جشنواره ها را از خود سلب کند، زیرا حتی اگر شروع اولیه جشنواره ها به تلاش دولت نیاز داشته باشد، می توان به راحتی از طریق تشکل های صنفی و دولتی پایدار ماند. آژانس ها از حمایت مالی غیرمنتظره راضی هستند.
از جمله گلایه هایی که متوجه رهبری می شود، سوء تفاهم، ظاهر و عدم انجام وظایف خود در خصوص راهبردهای خود از جمله شعار سنت است. کمتر کسی به روح این نام ها توجه می کند و همه متوجه شده اند که هر چه بیشتر لوگوها را حمل کنند، بیشتر مورد تشویق همسالان خود قرار می گیرند. شعار سال معمولا 13 روز نوروز است که شعار شبکه های تلویزیونی است. ترجیحا تا آخر اردیبهشت چه از نظر بازدید و چه از نظر سخنرانی مسئولین. در اتوماسیون مکاتبات برای برخی از دستگاه ها، این لوگو به طور خودکار در زیر سربرگ درج می شود.
یادم هست در سال 1398 زمانی که رئیس کمیته کاغذ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودم، قرار شد به بانک مرکزی مراجعه کنیم و میلیون ها دلار برای واردات کاغذ درخواست کنیم. این متن طبق معمول با شعار وزارتخانه و شعار کلی (رونق تولید) آمد. این ترکیب طنز تلخی داشت. به بهانه حمایت از تولید داخلی تقاضای واردات داریم! اگرچه آن پیام به طور استثنایی بدون لوگو ارسال شد، اما این داستان همچنان پابرجاست.
روح حاکم بر شعار امسال (مشارکت مردمی) عقب نشینی نهادهای دولتی یعنی خارج از قوه مجریه به نفع بخش خصوصی و تشکل ها است تا تورم نهادهای دولتی از این طریق کنترل شود. در پرتو کاهش، کارآمدی، چابکی و تمرکز بر وظایف اصلی، ثانیاً در تحت مشارکت، تصمیمات و اجراها بالغتر، جامعتر و پایدارتر میشوند و در نتیجه نشاط اجتماعی افزایش مییابد و میهنپرستی پایان مییابد. امید و انسجام.
مایه تاسف است که برنامه ریزی ملی، به ویژه برنامه های پنج ساله، از آفت تمرکز و تورم ناشی از آن رنج می برد. مشارکت دولتها که یکی از معیارهای اساسی موفقیت دولتها بهویژه در دو یا سه دهه گذشته تلقی میشود، با دخالت مناطق، نهادهای مدنی و بخش خصوصی در توسعه برنامه محقق میشود. با این حال، مدیران اداری با توجه به سنت های آشنا و برداشت خود از مشارکت، می خواهند این سه (مناطق، نهادهای مدنی و بخش خصوصی) در اجرای برنامه ها پیشتاز باشند. دقیقا مشکل در این مرحله است. روح حاکم بر «مشارکت مردمی» سیاستها و اقداماتی است که منجر به «کنارهگیری به نفع بخش خصوصی» و «کنارهگیری به نفع نهادهای مدنی» میشود. اقدامات، هر چند کوچک، حداقل متعدد و چند دومینو هستند، به سیاست عمومی و فرهنگ حاکم بر حکومت تبدیل می شوند.
1: دیروز قرار بود در ششمین جشنواره بورس و رسانه سخنرانی کنم. با اینکه سخنرانی من کوتاه بود، ترجیح دادم وقت مخاطب را نگیرم و اعلام کردم متن را منتشر خواهم کرد. مطمئنم بیشتر اینجوری دعا میکنن!
2: البته از ضعف و ناپختگی و گاه ظلم و ستم برخی اصناف غافل نیستم، اما فکر می کنم بهانه ای است برای اینکه به آنها جا ندهم. باید از طریق مقررات مناسب آنها را به مسیر شفافیت، رفتار دموکراتیک، فراگیر و مسئولیت پذیری سوق داد.
انتهای پیام/
https://www.isna.ir/news/1403072620265/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B2%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C